در شرایط جنگی ناچاریم بررسی کنیم آیا سناریوی ترکیبی قابل اجراست یا خیر. اجرای این سناریو یعنی بخشی از آموزش بهصورت غیرحضوری و بخشی دیگر بهصورت حضوری برای رفع اشکال برگزار شود؛ مثلا کلاسها هرچند وقت یکبار در مدرسه تشکیل شوند. برای اجرای این مدل، ضروری است پیش از بازگشایی مدارس، دستورالعملی واحد به تمامی مدارس ارسال شود تا براساس آن حرکتی راهبردی و هماهنگ در سطح کشور شکل گیرد. از سوی دیگر در شرایط اضطراری باید بررسی شود آیا دسترسی آسان و برخط به شبکههای مجازی برای همه نقاط کشور ممکن است یا خیر. آیا قرار است آموزش مجازی بهصورت آنلاین انجام شود یا اینکه بستههای آموزشی آفلاین از قبل تهیه و در اختیار دانشآموزان قرار گیرند تا در صورت نبود اینترنت، قابل استفاده باشند. در این میان، بحث عدالت و برابری آموزشی نیز بسیار مهم است. زیرا حتی در شرایط عادی، مدارس کشور تفاوتهای معناداری با یکدیگر دارند. در چنین شرایطی باید مشخص شود آیا تولید محتوای آموزشی یکسانی برای همه مناطق در نظر گرفته شده و برای قطعی یا نبود اینترنت، تدابیر لازم اندیشیده شده است؟ پیشنهاد میشود وزیر محترم آموزش و پرورش نشستی با رؤسای آموزش و پرورش برگزار کند تا شیوهنامهها برای مدیران مدارس، گروههای آموزشی و دبیران شناختهشده بهطور کامل توجیه شود. همچنین، اقدامات لازم برای تهیه و توزیع بستههای آموزشی از قبل انجام گیرد تا دسترسی مناسب برای همه فراهم شود. در این میان، بحث ارزشیابی نیز باید مورد توجه قرار گیرد و بهگونهای برنامهریزی شود که پس از عبور از این شرایط، کاستیهای آموزشی تشدید نشود. با توجه به اینکه در طول سال تحصیلی، دانشآموزان بهدلایل مختلفی مانند کرونا، آلودگی هوا و سرمای شدید، تعطیلیهای مکرر را تجربه کرده و بهاندازه کافی لطمه دیدهاند، اگر شرایط جنگی مجددا رخ دهد، با یک فاجعه آموزشی در آینده مواجه خواهیم بود. هماکنون ۴۰درصد دانشآموزان دچار فقر یادگیری هستند یا در امتحانات نهایی، معدل مطلوبی کسب نکردهاند. اگر این وضعیت ادامه یابد، با شرایطی روبهرو خواهیم شد که جبران آن بسیار دشوار و شاید غیرممکن باشد.